پارسا پیروز در سیامین سال حضور حرفهای خود، روزهای شکوهمندی را شاهد است؛ یک فیلم پرفروش را در سینماها دارد و پلتفرمهای اینترنتی را نیز با «یاغی» به تسخیر خود درآورده است.
هماکنون ۳۰ سال از روزی که پارسا پیروزفر در نقش یک جوان، مقابل دوربین فیلم مجسمه قرار گرفت، میگذرد. سالهای دانشجویی که وی همزمان با تحصیل، صداپیشگی هم میکرد و توامان موفق شده بود، خود را مقابل دوربین برساند مخصوصا از زمانیکه او در سال ۷۴، با بازی در نقش کوتاه شیخ سالک فیلم پری، توانست پرمخاطبترین فیلم تا آن زمان خود را تجربه کند.
بویژه آنکه او در همان سال، در ضیافت مسعود کیمیایی نیز عهدهدار نقش یکی از آن جوانها بود تا اولین بازیگری باشد که در یک سال، هم در فیلم مهرجویی بازی کرد و هم مقابل دوربین مسعود کیمیایی رفت.
سال ۷۴، برای او بسیار خوشیمن بود چرا که سبب شد تا او در یکی از پرمخاطبترین سریال آن دهه تلویزیون یعنی در پناه تو مقابل دوربین برود و اگرچه ممیزیهای بسیاری به سریال وارد آمد اما حسابی نام او را در میان مخاطبان عام بر سر زبانها انداخت تا پروسه تداوم فعالیت او مقابل دوربین، به شکل آسانتری دنبال شود.
بلافاصله پس از پایان پخش این سریال بود که دیگر سریال مهم کارنامه پیروزفر یعنی در قلب من نیز جلوی دوربین رفت تا او تداوم موفقیتهای خود را با این سریال تضمین کند. در سالهایی که چشمرنگیهای سینماپسند، هنوز نتوانسته بودند به آنتن صداوسیما ورود کنند، پیروزفر از طریق این دو سریال توانست نظرات بسیاری را به سمت خود جلب کند.
به همین دلیل بود که وی پس از پایان این سریال و درست در زمانی که محدودیتهای بسیاری برای او و برخی دیگر از عوامل این سریال در تلویزیون رقم خورد، با سیلی از پیشنهادات سینمایی مواجه شد به طوری که از سال ۷۶ تا آغاز دهه ۸۰، در ۵ فیلم مرسدس، شیدا، دختران انتظار، اعتراض و دختری به نام تندر مقابل دوربین و در تنها تجربه همکاری با بهرام بیضایی، برای بانو آئویی، به روی صحنه رفت.
آنچه در یک دهه نخست حضور حرفهای پیروزفر مقابل دوربین مشهود بود، وسواس و دقتنظری بود که او در انتخابهای خود اعمال میکرد. یک کار، باید ویژگی شاخصی میداشت که وی حاضر به بازی در آن شود. علیرغم فیلمنامه، توجه خاصی به کارگردان اثر داشت و به همین دلیل است که کارنامه یک دهه ابتدایی فعالیت او با نامهای بزرگی چون داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی و کمال تبریزی عجین است.
این روند در دهه ۸۰ نیز تداوم یافت با این تفاوت که پیروزفر، به فیلمهای تجاری که تا آن زمان، تجربه بازی در آنها نداشت، چراغ سبز نشان داد. او در این دهه در فیلمهای تجاری چون عروس خوشقدم و نقاب به ایفای نقش پرداخت که هر دو فیلم که حکم یک ریسک بزرگ در کارنامه این بازیگر را داشتند، با استقبال بسیار خوبی در گیشه مواجه شدند.
البته که پیروزفر در این دهه، در آثار اجتماعی خوشساختی چون اشک سرما، مهمان مامان، زن زیادی، اسب حیوان نجیبی است و اینجا بدون من مقابل دوربین رفت و توانست موفقیت خود را در این دهه نیز تضمین کند. البته که این میزان وسواس در آثار تلویزیونی او نیز به چشم میخورد بهطوری که او در دهه ۸۰، بازی در ۲ سریال موفق سفر سبز و در چشم باد را پشت سر گذراند که هر دو کار توانستند به عنوان آثار کالت، مخاطبان بسیاری داشته باشند.
در دهه ۹۰، پیروزفر که مرحله آزمون و خطا را با کمترین تلفات و انتخابهای اشتباه سپری کرده بود، روزهای پرکاری را پشت سر گذراند. همان علاقمندی خود به سینمای اجتماعی را با آثاری چون زندگی جای دیگری است، نزدیکتر، شکاف، بیحسی موضعی، مجبوریم و تیتی ادامه داد و در یکی از مهمترین نقشهای سینمایی کارنامه خود، در مست عشق، در نقش مولانا ظاهر شد.
دهه ۹۰ البته یک رهاورد دیگر نیز برای پیروزفر به همراه داشت و آن، توجه جدی به تئاتر بود که وی در دهه ۸۰ به دلیل مشغله فراوان، مجال حضور در آن را نیافته بود. به همین دلیل، او در این دهه، در ۷ نمایش به کارگردانی خودش و نمایش موزیکال بینوایان به کارگردان حسین پارسایی و در نقش ژانوالژان به روی صحنه رفت.
آرامشی که در میمیک صورت این بازیگر موج میزند سبب شده تا وی هیجانات مختلف را از فیلتر این نگاه عبور داده و آنها را شخصیسازی کنداو تمام سال ۱۴۰۰ را مشغول بازی در سریال یاغی بود که این روزها به عنوان پرمخاطبترین سریال شبکه نمایش خانگی مطرح است.
پیروزفر، بازیگر باهوشی است؛ عمده هوشمندی وی در انتخابهایی است که سبب شده وی با حضور در آثاری مهم، بدون آنکه خود را درگیر اثبات توانمندیهای خود کند، به مخاطب تحمیل شده و آنها را به دنبال کردن اثر ترغیب کند.
دوری از حواشی و پرهیز از گفتوگوی رسانهای سبب شده تا پیروزفر طی ۳ دهه، با آرامش، در حیطه تخصصی خود به فعالیت بپردازد. آرامشی که در میمیک صورت این بازیگر موج میزند سبب شده تا وی هیجانات مختلف را از فیلتر این نگاه عبور داده و آنها را شخصیسازی کند به همین دلیل است که خشم و اضطراب او، تفسیر جدیدی را در سینمای ایران نشانه میگیرد که مختص اوست و امضای مستقلی دارد.
همین انتخابهای درست در آستانه ورود به چهارمین دهه فعالیت حرفهای، بهترین زمینه برای پیروزفر را فراهم کرده است؛ بازیگری که حالا پس از ۳ دهه فعالیت مستمر، با فیلم پرفروش تیتی و سریال پرمخاطب یاغی، حسابی در جریان روز قرار دارد و ثابت کرده که ورود او به سینما، بر مبنای چشم رنگی و موی بور نبود و این، توانمندی اوست که سه دهه افتخار را برای این بازیگر رقم زده و در چنین روزهای شکوهمندی برای او، زمینه ورود به چهارمین دهه فعالیت حرفهای، به بهترین شکل ممکن فراهم شده است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.