نغمه هایی در رثای یعقوب لیث:
به همت موسسه های فرهنگی – هنری سروسبزبرنا، بهاران، فروغ فلق و با همکاری خانه اندیشمندان مرا سم نکوداشت یعقوب لیث با عنوا ن زیرعنوان نغمه هایی در رثای دلاور ایران زمین در تاریخ ۱۱/۱۱/۱۴۰۲ساعت ۵تا ۸ بعد از ظهر در محل تالار فردوسی خانه اندیشمندان در تهران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم استاد پیمان بزرگ نیا هنرمند شناخته شده ی موسیقی پیرامون موسیقی نواحی و گروه های حاضر در مراسم توضیحاتی ارایه نمود .
سپس مهدی سباری عرفانی به چنگ نوازی پرداخت و یادکردی از چنگ نوازی ایران باستان داشت . چنگ نوازنده در قیاس باچنگ های قدیمی ایرانی کوچک تر و ظریف تر بود. سپس استاد صادق چراغی پژوهشگر و مستند ساز موسیقی نواحی طی سخنانی به جایگاه ساز ها و موسیقی نواحی در ارتباط با کل موسیقی پرداخت و موسیقی دستگاهی را تنها ده درصد موسیقی خواند و نود درصد موسیقی ایرانی را موسیقی نواحی نامید. در ادامه برنامه هنرمند روشندل موسی موسوی هنرمند بختیاری به یعقوب خوانی پرداخت و توضیح داد که در منطقه بختیاری و لرستان در کنار شاهنامه خوانی یعقوب خوانی هم بود و اکنون در حال احیا شدن است در این اجرا استاد بزرگ نیا هم با نی نوازی هنرمند را همراهی نمود . در این مراسم از این هنرمند تقدیر شد و لوح و تمثال ویژه ی مراسم به وی اهدا گردید.
در ادامه گروه دوتار خراسان شمالی به سر پرستی ایوب سفیری به اجرای چند قطعه پرداخت از جمله نوعی لالایی خوانی که به نوعی درسوگ یعقوب لیث بود. در ادامه برنامه پیام استاد دکتر میر جلال الدین کزازی به صورت تصویری پخش شد استاد کزازی در این پیام به نقش ویژه و استثنایی یعقوب در احیای شعر و زبان فارسی پرداخت .برنامه بعدی مراسم دف نوازی
هیوا رنجبر هنرمند چیره دست موسیقی بود که حاضران را به وجد آورد سپس گروه مارزون به رهبری استاد رضا دیوسالار با اجرای چند قطعه و از جمله قطعه ای حماسی شور و هیجانی به مراسم بخشید . پایان بخش مراسم دکترمحمدتقی رخشانی بود که در سخنانی کوتاه به طرح نکاتی پرداخت وی بیان داشت وقتی که بر طبق معاهده ی گلداسمید بخش هایی از شرق ایران جدا شد در منطقه ی سیستان تقریبا یک هشتم در خاک ایران ماند و بقیه در خاک افغانستان قرار گرفت اما نکته این است که به آن هفت قسمت سیستان نمی گویند و به این یک قسمت سیستان می گویند چرا که سیستان بدون ایران معنا ندارد سیستان است چون بخشی از ایران است. نکته دوم اینکه چرا سیستان و چرا یعقوب ؟ سیستان درسال ۳۱ هجری قمری مسلمان شد و تا سال تولد یعقوب یعنی ۲۰۶ هجری قمری تعداد ۱۲۸ امیر به خود دید یعنی عمر هر امارت خیلی کوتاه بود سیستان همواره گرفتار نا آرامی بود یعنی سیستان همواره معترض بود .نکته دیگر آن که حمزه ی
آذرک در سال ۱۷۹ هجری قمری جنبش خود را آغاز کرد و سال ۲۱۳ هجری قمری که در گذشت سیستان را بطور کامل از کنترل خلافت خارج نمود و یکی از مهم ترین دلایل آمدن هارون الرشید به ایران مقابله ی وی با حمزه بود که در همین سفر در سناباد طوس در گذشت و درمشهد دفن شد .حمزه بار مالیات را از دوش مردم برداشت و به آنان آرامش بخشید . یعقوب در زمان درگذشت حمزه هشت ساله بود و سوگواری مردم سیستان در عزای حمزه را مشاهده کرد. نکته ی دیگر آنکه پدر یعقوب عیار بود و مادرش در خانه برای او آسوکه تعریف می کرد آسوکه هایی از اساطیر و پهلوانان ایران همچون رستم و زال و طبیعی بود که یعقوب در این زمانه با تربیتی ویژه بزرگ شود ،هیجده ساله بود که سرهنگ عیاران شد و حدود چهل ویک سال سن داشت که امیرسیستان شد، روزی در میدان شهر زرنج برکوشک خود نشسته بود زنی از او کمک و مساعدت خواست یعقوب دستور همراهی داد زن گفت :کاش خراسان هم مثل تو یعقوبی داشت .یعقوب او را صدا زد و احوال خراسان را از او پرسید زن ازظلم و بی داد و احجاف در خراسان گفت یعقوب یارانش را گرد اورد و گفت باید برای آزادی برادرانمان به خراسان برویم وعیار سیستانی در قامت یک سردار ایرانی ظاهر شد وپس از خراسان ،کرمان ، فارس ، خوزستان و سایر نقاط یکی یکی آزاد شدند و یعقوب چشم در چشم خلیفه ی بغداد ایستاد و برای مدت سه سال جندی شاپور را پایتخت خود ساخت . فرستادگان کشورها از چین وهند و یمن و سایر کشورها را به حضور می پذیرفت . ایرانیان با اقدامات یعقوب در زمینه شعر فارسی که همگان می دانید و کتاب نامه ی خسروان را که دستور داد از هند آوردند و ترجمه و منقح ساختند و توسط آزاد سرو به فردوسی رسید و منبع سرایش بخش های عمده ای از شاهنامه قرار گرفت و در نهایت تشکیل حکومت ملی بر ایرانیان حق دارد و ایرانیان برای شعر فارسی، زبان فارسی و دولت ملی وامدار یعقوب هستند. لازم می دانم از همراهان راه جناب دکتر بانی،جناب وحید شریعت زاده ، سرکارخانم همتی و استاد بزرگ نیا وسایر عزیزان تشکر وقدردانی داشته باشم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.